برج سربلند براساس واقعیتی تاریخی قسمت دوم خورشید کم کم در پشت کوه پنهان می شد. ریش سفیدده بعداز می کوتاه با سایرین دستور داد تمامی اهالی از زن و مرد و کوچک وبزرگ به برج پناه برده شب را در آن سپری نمایند . جارچی پی در پی از فراز برج بلند روستا فریاد میزد: ای مردم ده خطر در کمین است درب خانه های خودرا قفل و هرچه زود تر به برج پناه آورید . هرچه در توان دارید آب و آذوقه با خود داشته باشید. ساعتی ازغروب آفتاب نگذشته بود که همه اهالی وارد برج شدند جوانان
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت